سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می‏خواهم بیدار شوم

اوقات شرعی
زینت بخش مرد، دانش و بردباری اوست [امام علی علیه السلام]

:: ParsiBlog ::KhazoKhil ::

 
 
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک
ورود به بخش مدیریت


بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 57472

 
 
درباره خودم
 
 
موسیقی وبلاگ
 
 
لوگوی وبلاگ
 
 
خبرنامه
 
 
طراح قالب

 طراح : پایون  

 
 
آرشیو

نوشته های پیشین

 
 
لوگوی دوستان



 
 
وضعیت در یاهو

یــــاهـو  

 
 
قناری آرام بگیر . . .

قناری جفت خوابیده می دانی؟

قناری تک صدا تو می خوانی؟

گفته بود در قفس نخواهم ماند

گفته بود بی نفس نخواهم خواند

گفته بود اینجا صدا نمی پیچد

گفته بود این دل هوا نمی گیرد

گفته بود این روزها قفس ها را کوچک می سازند

گفته بود امروزی ها دلشان دیر می بازند

آرام بگیر،آرام

دیگر باید آرام گرفت!

قناری جفت خوابیده می دانی؟

قناری تک صدا تو می خوانی؟

گفته بود آخرین آوازم تو خواهی بود!

گفته بود دو بال پروازم تو خواهی بود!

گفته بود اگر در قفس وا شد،

برو تا برکه ی دو مرغابی

برو تا آسمان مهتابی

برو جایی که قفس هاشان بی در باشد

برو جایی که هر قناری را یار در بر باشد

آرام بگیر،آرام

دیگر باید آرام گرفت!

قناری جفت خوابیده می دانی؟

قناری تک صدا تو می خوانی؟

مزن بر میله ی قفس بالت را

نباید بدانند مردمان حالت را

نباید بدانند عاشق بودی

نباید بدانند لایق بودی

نباید به جز تو تن سرد جفتت،

کسی را نگاه ترحم بیافتد

نگاهی بکن آن دو چشم سیاه

نگاهی بکن آن دل بی پناه

هنوز تو را می پاید

هنوز صدا می خواهد

گفته بود بخوانی از بهشت

آنجا قفس هایش در ندارند

آنجا قناری ها زیر برگ احساس می خوابند. . .



متولد85(چهارشنبه 86 اردیبهشت 5 ساعت 6:52 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
دلتنگی

چه قدر سخت می توان،

دلتنگی را راضی کرد

کنار حوض صبر بنشیند

مشتی آب به صورت بزند

آخر، دلتنگی بزرگ است امروز

بزرگتر ها گول نمی خورند

دلتنگی آنقدر بزرگ است امروز

که اندیشه از آن می ترسد

نکند دلتنگی ،گوشه پایی بزند

حوض صبرم بشکند!!

نکند دلتنگی کاری کند

خاطر عزیز نازنینتان مکدر سازد!

نازنین،تو همیشه آنجا بودی

پشت خوابهای آبی

پشت دلی مهتابی

هر بار که می رفتی،

خودم تا آن پشت می بردمت

مبادا زمینی ها،

بوی خوبت را قسمت بکنند!

این را من می دانم

اما دلتنگی نه!

آخر دلتنگی بزرگ است امروز

آخر بزرگتر ها بازی بچگی را از یاد برده اند

دلتنگی نازنین،در رگ احساس جاریست

هر لحظه به قلب عشق می ریزد

هر لحظه ز قلب عشق می جوشد

می خواهم برایش شعری بخوانم

آخر دلتنگی بزرگ است امروز

شعر لالایی بزرگتر هاست

شاید لختی،

چشمان منتظرش گرم شود.

 



متولد85(چهارشنبه 86 اردیبهشت 5 ساعت 6:52 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
<      1   2   3   4   5   >>   >

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
...
ترک غربت،آسمانیم خواهد کرد...
دیگر دور مشو از من
آخرین بار...
[عناوین آرشیوشده]
 
Copyright © 2006-KhazoKhil.Com All Right Reserved